زخم زبان !
  سروده ی از :لطیف کریمی استالفی سروده ی از :لطیف کریمی استالفی

آقای احمدی نژاد، اینست فریاد مهمان تو! .

                            

          

ای خوش آنروزکه ازکشورایران بروم

لب پُر خنده به خاکدان خراسان بـروم

روزی من آمـدم اینجا  تنـم داشت قـبـأ

حالـیا ! با تـن افسـرده و عـُـریان بـروم

گرچه در«تل سیاه» دود دماغم بکشند

خوب دانم ، مگر شاد و خرامان بروم

پای من خسته شده بسکه دویـدم اینجا

می نهم سربرهش راحت وآسان بروم

بال و پر سوخت مرا کورۀ آجور زنی

همچو هُـد هُـد ز قرنتین سلیـمان بروم

احمدا! صاحب این خانه شدن ننگم باد

مهمـان آمـدم ایـنجا و  پشـیمان بـروم

ای که تووعـدۀ لبـخند مـرا مـی دادی

بسکه دادی تعبم ، سخت شتابان بروم

سالـهاست زخم زبان نغمـۀ مهمان نواز

بازکن روزنـه یارب که غزلخوان بروم

 


May 22nd, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان